برنامه‌ی نیمه پنهان ماه را نگاه می کنم اما این بار به جای دقت به صحبت های مهمان ،تمام دقت و حواسم را داده ام به مجری! به واکنش های درست و به جایش‌ (به جا خندیدن، به جا گریه کردن،به جا تعجب کردن و.) به لحن مهربانش، به همراه و همدل بودنش، به این که میداند کی باید چه سوالی بپرسد و.و تمام ویژگی های یک شنونده ی خوب را دارد .خوب و مهربان. 

شنونده ی خوب بودن و داشتن یک مکالمه ی دلنشین به ظاهر ساده و پیش پا افتاده است! اما حتی خیلی از مجری ها که شغل شان همین است هم از پسش بر نمی آیند. حتی بعضی افراد که با گفتن یک جمله از کل حرف هایت می خواهند نشان بدهند که ما حرف هایت را شنیده ایم اما بسی واضح و مبرهن است که این تکنیک را از کتاب های مشاوره یاد گرفتند و ، و تلاششان واقعا قابل ستایش است!!! حتی اگر سکوتشان بسی رضایت بخش تر باشد!

ذهنم می رود پیش افرادی که بدون گرفتن حق مشاوره به حرف های عزیزان و نزدیکانشان با جان دل گوش می دهند و با آن ها همدردی و حتی همدلی می کنند آن ها بدون آن که خودشان بدانند، بدون آن که کتاب های مشاوره را خوانده باشند دلشان شده است محرم اسرار همه و این قدری در این راه تجربه به دست آورده اند که بتوانند فرد مقابل را آرام کنند و چند راه حل هم حتی نشانش دهند و.

بعد شروع می کنم به آنالیز رفتاری خودم در مکالمات مخصوصا زمانی که شخصی مرا به عنوان محرم رازش انتخاب کرده است چقدر به او خوب گوش داده ام، چقدر همراهش بغض کرده ام، چقدر خندیده ام، چقدر در دل و ذهنم ترمز کشیده ام که مبادا قضاوتش کرده باشم.بعد هم شروع می کنم به تلاش برای نزدیک شدن هرچه بیشتر به یک شنونده ی خوب.

 

 

تکمله : عکس زیر برای کتاب رهایی از مشکلات بین فردی نوشته ی متیو مک کی هست و درباره ی یک گفتگوی آگاهانه از نوع ساده و روتین اش . در این صفحه روشی برای دلنشین کردن یک گفت‌وگوی معمولی(و آگاهانه) پیشنهاد شده :)

  

 

 

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها