وقتی داری تلاش می‌کنی نرنجونی* و نرنجی اما تلاش هات واسه نرنجیدن به ثمر نمیشینه . جست‌وجوی بیشتر می‌کنی و به این می‌رسی که دلیل رنجیدن "منّّ" هست،،، این که مرتب با خودت تکرار کنی که "من" فلانم "من" بیسارم بعد از یه مدت می‌بینی دنیات به جای مدار الهی داره روی مدار "من" ت می‌چرخه بعد هم "من" میشه میزانت =رفتار بقیه و نظرات و عقایدشون را با توجه به این "من" دارم درست میگم و بقیه نادرست می‌سنجی =بقیه بد هستن "من" خوبم بقیه اشتباهن "من" درستم .ولی نمود ظاهریش واست این بوده که تو روی حرف های آدم ها حساسی (البته این مورد شامل همه ی رنجش‌ها نمیشه بعضی آدم‌ها دانسته تلاش می‌کنند یه نفر را برنجونند بخشش و نرجیدن در اینجا لازم نیست(قال خودم ))

 

نتیجه : من‌ت را کنار بگذار بگو : من مگه کیم! البته در باطن به این اصل اعتقاد پیدا کن با تواضع در کلام صرف اتفاق خاصی نمیفته جز کم شدن عزت نفس سالمت!!!

 

* اینکه در یه مکالمه داری در مورد پر پشت بودن چمن‌ها صحبت می‌کنی و شنونده‌ات دوست داره برداشت کنه که منظور پشت حرف تو موهای کم پشت خودشه! مشکل از طرز فکر اون بوده! شما خودت را ناراحت نکن معذرتم بخوای یه برچسبی پیدا میکنه که بهت بچسبونه! دیدم که میگما!!!

 

پست طعم‌دار


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها