نمی دانم از کی به جای واژه‌ی ناخوشایند مجبرای شما عبارت جانباز اعصاب و روان مرسوم شد نوع خاصی از جانبازی که به جای قطعه‌ای از جسم،تکه‌ای از روحت را گذاشته‌ای وسط سال‌های جنگ،بین هم‌سنگرهایت.معنویت آن بچه‌ها را دوست داشته‌ای و هوای این روزهای دنیا دارد خفه‌ات می کند یا دلتنگشانی برای همین هر چند وقت یکبار میروی سراغ تکه‌ی گم شده روحت و مرور می‌کنی خاطره‌ی پر پر شدنشان میان توپ و تانک و خمپاره را.

گاهی روحت در تنت سنگینی می کند و هوایی می‌شود آن وقت تو را هم بی قرار می‌کند بعد تو را می‌کوبد به در و دیوار.روحت تو را دست به گریبان همه می‌کند تا ببرندت کنار یارانت.اما، آن ها که صدای روحت را نمی‌شنوند!!! خیال می کنند باز خاطره باز شده ای.فرق تو با آن دوستانت که فقط قطعه‌ای از تنشان را جا گذاشته‌اند این است که دیگر کارهای ساده را هم نمی‌توانی انجام دهی ترجیح می‌دهی خود خواسته خاطرات را مرور نکنی حتی خانواده ات هم مجنون شده اند تو حرفی میزنی و رفتاری انجام می‌دهی بعد یادت نیست یا هست اما آن انگار تو نبوده‌ای. تو خوبی بهتر از همه‌ی مایی زیرا که روحی داری به وسعت کل خاکی که برایش جنگیده‌‌ای . 

من شما را از پای فیلم‌ها دیده‌ام گاهی هم خاطرات همسرانتان را خوانده و شنیده‌ام . یک بار هم پای حرف‌های فرزند یکی از شما نشسته‌ام. وقتی حرف می‌زد پیدا بود که جگر سوخته است به گمانم خوب شما را فهمیده بود حال دل شما و ذهن بی قرارتان را.

برای نوشته‌ام عکسی نتوانستم پیدا کنم! به گمانم کسی نمی تواند روح گمشده را خوب نقاشی کند.

 

+

عارضه روانی PTSD فقط مختص جانبازان جنگی نیست. این مطلب شاید در فراموش کردن واژه موجی» کمک بزرگی کند. بسیاری از کودکان بم هم دچار عارضه PTSD شده‏اند. ‏‏حتی یک تصادف هم ممکن است به این بیماری منتهی شود. از طرف دیگر، مشکل اعصاب و روان جانبازان جنگی فقط از موج‏گرفتگی حاصل نمی‏‏شود. بسیاری از مبتلایان به PTSD در اثر یادآوری مرگ تلخ دوستان و همرزمان، یا صحنه ‏ها‏ی بی‏رحمانه‏‌ای ‏که در درگیری‏‌ها‏ی تن به تن رخ دادند، به این مشکل دچار شده‌‏اند.

+


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها